منظومه شعری “جهان چون کوه” که تازگی به زیور چاپ آراسته گردیده است حاوی ده ها اصل و فصل و نظریه در باب زندگی انسان و جهان هستی است آن هم به زبان شعر ( هزار وصد وبیست بیت ) و به سبک مثنوی که بعد از هنر موسیقی و هنر تجسمی ، فشرده ترين بیان انتقال مفاهیم بشری بشمار می‌رود.

منظومه شعری “جهان چون کوه” که تازگی به زیور چاپ آراسته گردیده است حاوی ده ها اصل و فصل و نظریه در باب زندگی انسان و جهان هستی است آن هم به زبان شعر ( هزار وصد وبیست بیت ) و به سبک مثنوی که بعد از هنر موسیقی و هنر تجسمی ، فشرده ترين

کد خبر : 4354
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 5 سپتامبر 2024 - 23:58
 منظومه شعری “جهان چون کوه” که تازگی به زیور چاپ آراسته گردیده است حاوی ده ها اصل و فصل و نظریه در باب زندگی انسان و جهان هستی است آن هم به زبان شعر ( هزار وصد وبیست بیت ) و به سبک مثنوی که بعد از هنر موسیقی و هنر تجسمی ، فشرده ترين بیان انتقال مفاهیم بشری بشمار می‌رود.

منظومه شعری “جهان چون کوه” که تازگی به زیور چاپ آراسته گردیده است حاوی ده ها اصل و فصل و نظریه در باب زندگی انسان و جهان هستی است آن هم به زبان شعر ( هزار وصد وبیست بیت ) و به سبک مثنوی که بعد از هنر موسیقی و هنر تجسمی ، فشرده ترين بیان انتقال مفاهیم بشری بشمار می‌رود.
در اين کتاب سخن از یازده درس بزرگ است که در روند و آیند پنجاه ساله کوهنوردی من از آموزگار کوهسار آموخته ام. به همین خاطر این منظومه دارای یک مقدمه و یازده فصل است.
عنوان فصل اول؛ درس باز تابندگی است.
اين فصل در پی تبیین این حقیقت شگرف است که نظام جهان بنحوی فراگستر همانند کوهستان دارای پژواک است و :
مگو ناخوش که پاسخ ناخوش آید
به کوه آواز خوش ده تا خوش آید

فصل دوم با عنوان ” رادی وشادی” آغاز می شود. از این که فرآیند کوهنوردی به فضیلت شجاعت می انجامد و این فضیلت بزرگ با خودش شادی های عمیق می آورد. تحلیل نسبت این رادی و شادی، شرح ماجرای این فصل دوم می باشد.

فصل سوم، منشور تکثر آموزی کوهستان است.
کوهنوردان می آموزند که برای رفتن به قله ، مسیرهای مختلفی وجود دارد که هر فرد و گروهی به فراخور علاقه و استعداد خود، راهی را برای رسیدن به آن بر می گزیند.
این مهارت آموزی رفته‌ رفته فکر و روان کوهنوردان را پذیرای کثرت‌گرایی در عرصه‌های مختلف زندگی می سازد و مانع از بروز انحصار گرایی و تحمیل عقیده و رفتار می شود. این دستاورد موجب بهزیستی فردی و همزیستی اجتماعی می گردد.

اندیشه فراسوی و تمرین چشم انداز، عنوان فصل چهارم می باشد.
رفتن به ارتفاعات در طولانی مدت، نگاه کلان و کلی و گشتالتی به آدمی می بخشد و مهارت چشم انداز می آموزد. مگر نه اینکه انسان تنها موجودی که می تواند چشم انداز داشته باشد‌. بر فراز رفتن است که بسیاری از نادیده ها آشکار می گردد، گذشته های دور و آینده های دورتر و ۰۰۰

فصل پنجم ۰۰۰۰۰
🌺🌺🌺

🌺فصل و درس پنجم از کتاب جهان چون‌ کوه در باره “جان داری جهان” است.
کوهنوردان راستین به فهم شهودی حیاتمندی و هوشیاری کوهستان می رسند‌. پیوند عمیق و عنیق و عاشقانه با کوه سبب‌ می شود تا رفته‌ رفته چشمی گشاده گردد که حقیقت زنده‌ و هوشمند بودن کوه را دریابد.
از این رهگذر کوهنورد راستین پا به پای عارفان بزرگ به روحمندی شگفت انگیز جسم جهان پی می برند و سرخوش می شوند.

فصل ششم درباب جهان خاکستری است که در رنگ خاکستری کوهستان تبلور يافته است. نه سفید سفید و نه سیاه سیاه. در میانه دو سر طیف غلظت و خیرگی. از این رو رنگ خاکستری کوه به مثابه جزئی از کل، پرده از جهانی بر می دارد که میل به میانگین دارد ودر همه جا ودر همه چیز ، بسوی تعادل زور می زند همانگونه که نیروی گرانش در فیزیک کیهانی چنين است و نیروی حیات در فیزیکال انسان چنان است و ۰۰۰۰

درفصل هفتم از مفهوم ژرف کوهدشت در ادبیات و جغرافیای فرهنگی ایرانیان رازگشایی شده است. در این منظر ، کوهدشت نماد نجات از برهوت زندگی است. چرا که پیشرفت خطی و بی انتهای دشت و کویر ، کاروانیان را خسته می دارد بلکه این دیدن کوه و کرانه است که رهروان ناامید و خسته را جانی تازه می بخشد. اگر در دورنمای زندگی، سفری و سویی و آینده ای در کار نباشد ، موتور محرکه حیات امروز از کار می افتد. سفر و مقصد ، لحظه ها را آبستن معنا می کند. به امید منزلگاه ، از وحشت بيابان ولگردی می کاهد. باری مفهوم فلسفی‌ کوهدشت، مآمن جان های خسته از راه دراز زندگی است و مانع تجربه کشنده ملال.
کوهدشت در ادبیات فارسی، سمبل زندگی معنادار است.
بی شک بخشی از اضطراب وجوی انسان امروز ، معلول فقدان کوهدشت در جغرافیای فرهنگی آنان می باشد

فصل هشتم۰۰۰۰
🌺🌺

🌺 فصل هشتم کتاب” جهان چون کوه” ، در باره درس آهستگی و پیوستگی است. انحنای هرمی شکل کوه که نشان از انحنای هرمی شکل نظام کیهانی دارد اقتضا می کند که کوهنورد ،گام هايش را کوچک و پله پله کند. پله پله تا ملاقات قله. این تمرین گام‌ به گام در فرایند صعود رفته‌ رفته تبدیل به عادت و آیین در زندگی کوهنوردان می شود و آهستگی و پیوستگی را ملکه روح و جان آنان می سازد و شخصیتشان را از آسیب شتابزدگی و سرعت و سبقت بی جا مصون می دارد. این در حالی است که سرعت و شتاب به مثابه صفت بارز تکنولوژی ،در پی آشوب و اضطراب روانی انسان امروز است.
از این رو تمرین تدرج و درنگ و آهستگی ، یکی از سرچشمه های آرامش‌ امروزین می باشد..
باری حرکت گام به گام سنت آفرینش است و ارزش ابقایی دارد. کوهنوردان این آموزه بزرگ زندگی را پیش وبیش از دیگران از آموزگار کوهسار می آموزند.

درس و فصل‌ نهم، سخن از غیوری است. کوهستان مظهر غیوری خداوند است و همانند آن معشوق ازلی، خود را در پرده پوشیده می دارد و شرط وصالش را بر سخت کوشی و درد نوشی سالک قرار داده‌ است ‌. به همین جهت در این جهان، چیزهای عالی و متعالی و متعلق به قله ها به آسانی و ارزانی در اختیار کسی قرار نمی گیرد. اين چنين است که برای رسیدن به قله ، تحمل رنج و ملالت لازم آید.
این چنین است که زندگی از رنج آغاز می شود و به آسانی و لذت ختم می گردد. این همان قصه غیوری جهان است که در آینه کوهستان خود را نشان می دهد.

🌺🌺🌺

🌺

بازدیدها: 23

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.