انتخابات
انتخابات، فرایند تصمیم گیری مردم برای انتخاب فرد ، گروه و احزابی است که قرار است برای مدتی معین اداره امور کشور را عهده دار شوند؛ این سازو کار با روش رٱیگیری و صندوق آرا انجام میشود.در حقیقت ابزاری مردمی در برابر گروه یا افرادی است که قصد کسب قدرت از راههای غیرمردمی رادارند. یکی
انتخابات، فرایند تصمیم گیری مردم برای انتخاب فرد ، گروه و احزابی است که قرار است برای مدتی معین اداره امور کشور را عهده دار شوند؛ این سازو کار با روش رٱیگیری و صندوق آرا انجام میشود.در حقیقت ابزاری مردمی در برابر گروه یا افرادی است که قصد کسب قدرت از راههای غیرمردمی رادارند.
یکی از لوازم ایجاد جامعه مدنی انتخابات است و انتخابات در جامعه ما بارها برگزار شده و می شود.با تحلیلی واقع بینانه از تجربهی انتخابات در کشور ما به نظر می رسد تاکنون جامعه عملا از نتایج سودمند انتخابات به شکل مطلوب بهره نبرده است!
پرسش اصلی این گفتار آن است که موانع تحقق جامعه مدنی از طریق انتخابات چیست؟
در آسیبشناسی این سازوکار مدنی، موارد زیر بسیار برجسته می نماید:
۱_ نگاه ساختار قدرت و عملکرد آن نسبت به انتخابات
۲ _خلا و ناکارآمدی نهادهای مدنی موجود بر پروسه انتخابات از ابتدا تا پایان
۳ _ ضعف در فرهنگ شهروندی که پایه اصلی جامعه مدنی است.
گزینه اول و دوم را گذرا ، اشاره خواهم کرد و از بسط و شرح آن خودداری می شودچون بررسی آنها، مفید فایده نخواهد بود.
و اما در بحث ساختار قدرت،باید یادآوری کرد که فاصله، بین اهداف ،مصالح دولت با نگاه و مصالح مردم دیده می شود در نتیجه جامعه، فواید و نتایج عملی انتخابات را- آن گونه که توقع می رود- در عرصه های سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی خود نمی بیند!
طبیعی است که کانون قدرت درپروسه انتخابات، به دنبال کسب مشروعیت است و مردم به دنبال اعمال خواست ، اراده و مصالح خود در امور مملکت هستند،البته در شرایط مطلوب این دو میتوانند همسو و موازی باشند.
سوال این است که آیا مردم بر عملکرد نمایندگان مجلس نظارتی دارند؟
آیا نمایندگان پس از انتخاب و حضور در مجلس، در خصوص رای مثبت و منفی خود در صحن مجلس ،به مردم پاسخگو هستند.
آیا آرا نمایندگان و مصوبات مجلس، خواست اکثریت مردم است ؟
یکی دیگر از علل و عوامل این فاصله میتواند عملکرد نهادهای نظارتی بر انتخابات باشد. ازجمله عدم شفافیت در رد یا تایید صلاحیتها .
در خصوص موانع دوم یعنی؛ وجود نهادهای مدنی ، احزاب سیاسی، سازمانهای مردم نهاد و غیردولتی و نیز مطبوعات و رسانههای آزاد یا همان رکن چهارم دموکراسی ،کاستیها و خلاهای سیاسی موجود، چیزی بر کسی پوشیده نیست ونیازبه توضیح بیشتر ندارد چرا که خوانندگان خود براین موضوع واقفاند!
حال می ماند گزینه آخر ،تنها راه حل برای بهرهمندی از فواید انتخابات ،توجه و تقویت فرهنگ شهروندی است و به وسیله آن می خواهیم منافع منطقهای را به مصالح و منافع کلیتر و ملی وصل کنیم.
جامعهای با این مشکلات و ضعیف بودن طبقه متوسط اجتماعی، در انتخابات و مشارکتهای سیاسی،معمولا ،خرده فرهنگها و منافع قومی قبیلهای برجسته تر میشوددر نتیجه افرادی انتخاب می شوند که محصول یک مشارکت آگاهانه نیستند ! بلکه به پشتوانه عواملی غیر دموکراتیک مانند :قوم و قبیله ،نفوذ اقتصاد و…به نهاد قانونگذاری ورود پیدا می کنند.
طبیعی است که دغدغه چنین نمایندگانی برطرف کردن خواست و تمنای بعضی افراد یا قوم و قبیله می باشد که مدیون آنها هستند!در کشور ما در استانهایی که ساختار قبیلهای و طایفهای نقش پر رنگی دارد نوع انتخاب افراد با استانهایی که طبقه شهری توسعه بیشتری دارد کاملا متفاوت و مشهود است مثلاً در استان اصفهان، تهران، یزد وهمدان تفکر شهروندی بر تفکر قبیلهای غلبه دارد ولی در کرمانشاه تفکرات قومی و ایلی غلبه دارد؛ البته قومیت و قومگرایی ابعاد مثبتی هم دارد ولی در فرایند انتخابات گاهی افرادی که شایسته نیستند با شناخت از بافت و فرهنگ محلی ،وارد جریان انتخابات میشوند با عبارات و خطابهها و اصطلاحات عوام فریبانه محبوبیتی ایجاد کرده رای جمع میکنند و به نتایج انتخابات ضربه میزنند.
نوع نگاه مردم به ویژگیهای فردی و شخصیتی کاندیداها از ملائمات ضعف شهروندی است مثلا
فلانی آدم خوبیست آدم دلسوزی است. خیلی مرد است
و از این قبیل الی آخر
تفکرات اسطورهای، بزرگنمایی افراد و شخصیت پردازی، نگاه احساسی و عاطفی به وضوح به نتیجه انتخابات ضربه زد .
فقر جامعه منطق و استدلال رای دهندگان را به شدت درگیر مسائل معیشتی میکند .
رفتار متمکنین در شرایط اقتصادی ناسالم جامعه هم میتواند آسیبهای جدی به نتیجه انتخابات وارد کند سرمایه گذار به جای اینکه در راستای سود شخصی منافع گروهی به دنبال شخص شایسته باشد به دنبال رانت اقتصادی است بنابراین خیلی گزینه اصلح برایش دغدغه نیست.
همچنین در شرایطی که برابری در برابر قانون وضعیت مطلوبی ندارد فرد هدفش از شرکت در انتخابات آن است که به یک نفر در ساختار قدرت وصل باشد و معیارش نزدیکترین فرد است نه بهترین.
واین در شرایطی اتفاق میافتد که اعتماد به دستگاههای دولتی خدشهدار شده باشد.
روشنفکران وخردمندان
در این شرایط بسیار حساس و خطیر میبایست به تقویت فرهنگ شهروندی کمک کنند و رسانه ها نیز به جای تیتر های بی ارزش” صد من یک غاز” فلانی شگفتی ساز انتخابات و فلانی پدیده انتخابات و ….در جهت آگاهی بخشی به مردم برای انتخاب درست و مدنی بکوشند.
بازدیدها: 2
برچسب ها :انتخابات
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0